۱۳۹۴ بهمن ۲۲, پنجشنبه

گزارش تحقيقي در مورد لشگر فاطميون سپاه پاسداران در سوريه

برگرفته از سایت بهار ایران - این جنایات را درجهان افشا کنید
نیروهای افغانی در قالب لشگر فاطمیون سپاه قدس در کشتار مردم سوریه نقش دارند

 ابعاد تكاندهنده جنايات در حق پناهندگان افغاني مقيم ايران
گزارش حاضر نتيجه تحقيقاتي است كه جوامع ايراني در داخل و خارج ايران بعمل آورده و براي سايت بهار ايران فرستاده اند. اين گزارش ارزنده، ابعادي بسيار تكاندهنده اي از جناياتي را نمايان مي كند كه براي جامعه بين‌المللي، فعالان حقوق بشري و جوامع وكلاي بين المللي نمايندگان پارلمانها و ساير فعالان سياسي ناشناخته است. اميد است با نشر گسترده اين گزارش، بتوانيم نقشي در پايان دادن به اين فاجعه انساني داشته باشيم و بساط ظلم و جور بي حدي كه علاوه بر مردم ايران، همه كشورهاي منطقه را نيز دربرگرفته است با سرنگوني تماميت اين رژيم بپايان ببريم.
يكي از جنايتهايي كه رژيم آخوندي در جنگ سوريه انجام داده بكارگيري ساكنين فقير افغاني در ايران در جنگ سوريه ميباشد تا نارضايتي اجتماعي در ايران را بخاطر كشته شدن پاسداران ايراني كاهش بدهد.


هسته اوليه لشگر فاطميون با استفاده از پاسداران افغاني كه در جنگ ايران و عراق شركت داشته و در حال حاضر تبديل به فرماندهان سپاه و نيروي قدس شده اند ساخته شده است. نيروي قدس از افغانيهاي ساكن ايران بدنه يگان فاطميون را ايجاد كرده است.
اخيرا سازمان ديدبان حقوق بشر گزارشي از مصاحبه با 20 نفر از افغانيها در سوريه تهيه كرده كه نشان ميدهد كه رژيم ملاها با تهديد و تطميع آنها را به جنگ سوريه كشانده است. برخي از آنها گفته اند كه بخاطر تهديد از طرف رژيم مجبور شده اند به جنگ سوريه بروند. دولت افغانستان هم نسبت به اين موضوع موضعگيري كرده و اعلام كرده كه اين موضوع را مورد رسيدگي قرار ميدهد.
گزارش حاضر، بر اساس گزارشات رسيده از داخل ايران و درون سپاه پاسداران درباره وضعيت افغانيها تهيه شده است.
تاريخچه تشكيل لشگر فاطميون
براساس آمارهاي منتشره رسمي رژيم، حداقل يك ميليون و چهارصد و نود هزار نفر از افاغنه در ايران پناهنده هستند كه تعداد هشتصد هزار تا يك ميليون نفرآنها فاقد مدرك و هويت و بيكار ميباشند. دربرخي گزارشات منتشر شده توسط ارگانهاي بين المللي، آمار نيروهاي افغاني مقيم ايران 3 ميليون نفر ذكر شده است. افاغنه مقيم ايران بنا به مصوبات وزارت كشور حق مالكيت و هويت شخصي و حقوقي ندارند وتمامي آنها درفقر مطلق و زير بقا هستند. درچنين شرايطي رژيم خميني براي جذب نيرو از افاغنه و اعزام آنها به سوريه يك تشكيلات گسترده زير نظر نيروي قدس ايجاد كرده است و اين نيرو را فاطميون ناميده است. اين يگان ابتدا گردان و بعد تيپ و اخيرا تبديل به لشكر شده است.
مراكز جذب نيروهاي افغاني در ايران
برخي از مهمترين مراكز جذب افاغنه به ترتيب زير است:
اداره اتباع خارجي در استانداري تهران : سپاه پاسداران در اداره اتباع خارجي استانداري تهران دفتر جذب دارد حجت كربلايي مسئول نيروي قدس روزهاي دوشنبه و چهارشنبه در آنجا مستقر و اقدام به ثبت نام نيرو ميكند. آدرس آن شهرزيبا بلوار تعاون، بلوار فرزاد شرقي، خيابان نيلوفر پلاك 7 ميباشد.
دفتر جذب شهرري: يكي از فعالتيرين دفاتر جذب نيرو شهر ري است. حاج مصطفي حسيني و سيد بشير علوي و هاشمي از مسئولين دفتر شهر ري هستند.آدرس دفتر شهرري: پشت حرم شاه عبدالعظيم،ميدان نارنج كوچه مسعودكيهاني ميباشد.
دفتر جذب شهرستان پيشوا در حومه تهران: مسئول دفتر جذب پيشوا فردي بنام خادمي مي باشد. سيدهاشم حسيني سيد جواد موسوي و اكبرزاده و مرتضي هجري از مسئولين دفتر جذب نيرو در پيشوا مي باشد. شهاب عبدالله عظيم از نيروي قدس سپاه در كارهاي جذب نيرو براي پادگان جليل آباد كار ميكند.
دفتر كرمان : مسئول اين دفتر سرهنگ عراق پور ميباشد.
ريل جذب نيروي افاغنه در ايران
ابتدا افغاني هايي كه بصورت متمركز در محل هاي مشخص ايران ساكن هستند از طريق بسيج و سپاه پاسداران و نيروهاي سركوبگر ديگر شناسايي ميشوند. اين شناسايي و جذب در زندانهاي مختلف رژيم نيز صورت ميگيرد و هزاران افاغنه زنداني كه بدلايل اجتماعي و نداشتن مدارك زنداني هستند تحت اجبار جذب و براي اعزام به سوريه ثبت نام ميكنند. درشهرهاي مختلف ايران نيز با دادن وعده پرداخت حقوق در شرايطي كه از مينيمم شرايط زندگي برخوردا نيستند، پاي نفرات را به دفاتر جذب كشانده وثبت نام ميكنند. نفرات را براي دوره هاي دو هفته اي يا چهار هفته اي به پادگانهاي آموزشي نيروي قدس منتقل ميكنند. نيروهاي جذب شده پس از طي دوره آموزشي مبلغي حدود پانصد دلار دريافت ميكنند. آنها در دسته هاي 200 نفره و از طريق هواپيمايي ماهان سپاه پاسداران به فرودگاه دمشق اعزام ميشوند. درسوريه ابتدا براي زيارت به حرم حضرت زينب و حضرت رقيه ميروند و سپس به مناطق مختلف تقسيم ميشوند. ماموريت نيروها در سوريه 60 روزه ميباشد و تمامي فرماندهان و مربيان از سپاه مي باشند.
سيستم فرماندهي لشگر فاطميون
لشگر فاطميون بخشي از نيروي قدس سپاه محسوب ميشود. فرمانده فاطميون در ايران موسوم به حاج آقا مرتضوي يا علوي است كه فرمانده قرارگاه انصار نيروي قدس در مشهد است.
فرمانده ايراني فعلي نيروهاي فاطميون در سوريه (معاون فرمانده قرارگاه انصار) بنام ابوحيدر(اهل مشهد) ميباشد. معاون وي بنام شيخ عليرضا فاتح است.
حاج سيد علي حسيني از فرماندهان اين لشگر ميباشد.
يكي ديگر از فرماندهان ايراني اين نيرو موسوم به حاج علي اكبر است.
برخي از فرماندهان بالاي نيروي قدس در تهران بنامهاي سردار امام قلي و سردار حاج محمود بعنوان معاونين نيروي قدس مسايل اين لشكر را دنبال ميكنند. درباره سردار حاج محمود گفته شده كه وي رئيس بنياد ايثارگران هم هست.
يكانهاي لشگر فاطميون:
اين لشگر داراي يكانهاي پياده، زرهي و تك تيرانداز و موشكي ميباشد.
مطابق گزارشات رسيده اين نيرو دهها گردان پياده دارد. نيروي هر گردان 200 نفر ميباشد. در سال گذشته اين نيرو داراي 10 تا 15 گردان بوده كه مطابق گزارشات در سال 2015 كل نيروهاي سپاه در سوريه 3 برابر شده و گردانهاي فاطميون نيز افزايش پيدا كرده است.
اغلب گردانها بنام فرماندهان كشته شده افغاني نام گذاري شده است. اسامي اين گردانها عبارتند از:
شهيد جاويد - شهيد ابراهيم - شهيد محمد – شهيد حسين فدايي- شهيد كريمي – گردان ربيعي -
فرمانده يكانهاي زرهي بنام شمس ميباشد.
فرمانده گردان تك تيرانداز آن موسوم به آقا معلم است.
تسليحات و لجستيك
سلاحهاي سبك و نيمه سنگين اين نيرو توسط سپاه پاسداران تامين ميشود.
بخشي از تانكها و خودروهاي زرهي هم با سلاحهاي ارتش سوريه تامين شده و آنها تانكهاي كهنه و مستهلك را به اين نيرو داده اند. اين موضوع باعث نارضايتي نيروهاي زرهي لشگر فاطميون شده، دريك گزارش آمده:
در ابتداي راه اندازي يكان زرهي در سال گذشته 8 تانك داشت كه 3تا از تانكها تي72 بودند و بقيه تي 55 كه قديمي و گلوله هايش بايستي با دست گذاشته شود و عملا در صحنه عمليات نمي توانستند از آن خوب استفاده كنند. مشكل ارتباطي تانك ها باعث ميشد كه نتوانند سرعت عمل داشته باشند و براي هدفگيري و غيره ناچار بودند با صدای بلند صحبت کنند. ضعف آموزش نيز در رسته هاي مختلف عمل ميكند.
در سال جديد تانكهاي اين يكان افزايش پيدا كرده و بيش از 15 تانك دارند.
آمار نيرويي فاطميون
در اواخر سال 2014 لشكر فاطميون حدود 2500 نفر نيرو در سوريه داشته ولي در سال 2015 نيروهاي آنها افزايش يافته و حدود 3 برابر شده كه آمار كلي اين لشگر حدود 7 هزار نفر ارزيابي ميشود. آمار اين نيرو متغير است ولي با تشديد جنگ در سال 2015 افزايش قابل توجهي پيدا كرده است.
مراكز انتقال و استقرار و آموزش فاطميون در سوريه
پادگان امام حسين: مقر اصلي فاطميون در سوريه بنام پادگان امام حسين در فاصله 70 كيلومتري از دمشق به سمت حلب واقع شده است. مطابق گزارشات رسيده در پادگان امام حسين حدود 1000نفر مستقر هستند كه اساسا براي مرخصي از خط مقدم به اين پادگان مي آيند. براي توزيع نيرو درجبهه هاي مختلف نيز از اين پادگان استفاده ميشود.
مقر شيشه اي: اين مقر، محل فرماندهي سپاه در سوريه است و در كنار فرودگاه دمشق واقع شده و موقع ورود، نيروهاي افغاني از اين محل تقسيم ميشوند. يكي از فرماندهان آن بنام كميل بوده است.
پادگان بزرگي بنام ”پادگان رقيه “: اين محل متعلق به سپاه پاسداران ميباشد كه لشگر فاطميون هم درآن مستقر است. اين پادگان در منطقه حلب واقع شده است. فرمانده اين پادگان پاسدار” اميرپور“ ميباشد. تقسيم واعزام نيرو به خط مقدم حلب(موسوم به منطقه بلاد) نیز از اين پادگان صورت ميگيرد.
مقر زينب : اين محل متعلق به سپاه پاسداران است ودر 80 كيلومتري دمشق به سمت درعا واقع شده است كه با استفاده از محل قبلي دو دانشگاه ايجاد شده است. (در برخي گزارشات اسم محل منطقه ديرالعدس آمده) بخشي از نيروهاي پشتيباني و آشپزخانه و زرهي لشگر فاطميون در آنجا مستقر هستند.
پادگان سراج: اين محل كه به آن ”آموزشي ام 130“ هم گفته ميشود، يك پادگان آموزش زرهي ميباشد و در محله اي بنام جارمناء در اطراف دمشق قرار دارد. اين محل داراي محوطه بزرگي بوده و قبلا دبيرستان بوده است. فرمانده آموزش اين پادگان يك نفر از سپاه پاسداران بنام ”شمس“ ميباشد. (اسم مستعار ثابت فرمانده پادگان با مستعار بنام ”صَفَر“ ميباشد) افسران سپاه دراين پادگان آموزش تانك تي 72 و زرهي ضد هوايي شليكا را به نيروهاي افغاني ميداده اند.
ساختمان بقايي: اين محل مربوط به استراحت يگان زرهي لشگر فاطميون بوده و دو سه كوچه با پادگان سراج فاصله دارد.
مقر سلطانيه: يكي از محلهاي تقسيم نيروها بنام سلطانيه بوده است.
برخي از پادگانها و مراكز آموزش فاطميون در ايران
قرارگاه انصار در مشهد: اين قرارگاه محل فرماندهي شرق نيروي قدس است و عده اي از نيروهاي افغاني اعزامي به سوريه در آنجا آموزش ديده اند.
پادگان جليل آباد: اين پادگان در اطراف ورامين واقع شده و يكي از محلهاي اصلي آموزش نيروهاي افغاني است.
پادگان چمران: اين پادگان در همان منطقه پيشوا(ورامين) است. مطابق يك گزارش حدود 3 ماه قبل 200 نفر ازنيروهاي فاطميون دراين پادگان به مدت 25 روز آموزش ديده اند. آموزشها شامل كلاش، قناسه، خمپاره ، تاكتيك و ... بوده است.
پادگان پازوكي: اين پادگان متعلق به نيروي قدس است كه در منطقه ورامين ميباشد. مطابق يك گزارش 100 نفر از نيروهاي فاطميون قبل از اعزام به سوريه به مدت 15 روز در اين پادگان آموزش ديده اند.
ملاحظه: نيروي قدس مراكز آموزشي متعددي دارد كه در اينجا فقط مراكز آموزش نيروهاي افغاني آورده شده است.
محلهاي ماموريت و خط نظامي لشگر فاطميون
با توجه به كنترل و دست بازي كه سپاه براي بكارگيري و به كشتن دادن اين نيروها دارد، سپاه بطور گسترده از اين نيرو در نقاط مختلف استفاده كرده است.
يكم. محل اصلي خط اين نيرو همراه با ساير نيروهاي سپاه در جنوب حلب است.(از مناطقي بنام بلاد يا خانيه نام برده شده)
دوم. بخشي ازاين نيرو در پادگان امام حسين مستقر هستند.
سوم. بخشي از اين نيرو در خط شمال درعا مستقر هستند.
چهارم. بخشي از يگان زرهي اين نيرو در تدمر هستند.
پنجم.بخشي از نيروهاي آن در منطقه حما و منطقه حمص هستند كه بيشتر نقش خط نگهدار دارند.
ششم. بخشي از نيروهاي اين لشگر در منطقه لاذقيه هستند.
سرنوشت كشته ها و زخميهاي فاطميون
افراد زخمي لشگر فاطميون به بيمارستان بقيه الله سپاه فرستاده ميشوند، بخشهاي 5 و 6 اين بيمارستان درحال حاضر به زخميهاي اين لشگر اختصاص دارد كه ظرفيت 100 نفر دارد و در حال حاضر پر است.
بعلت اينكه سپاه، امكان نگهداري زخميها را ندارد كساني را كه جا ندارند به پادگان دپو (موسوم به خيرالحافظين) در سه راه شهريار درجنوب تهران فرستاده ميشوند كه فاقد مينيمم امكانات و رسيدگي پزشكي است.
پس از كشته يا مجروح شدن نيروهاي فاطميون آنها را به ايران عودت ميدهند و هيچ حقوق و مزايايي نيز به آنها پرداخت نميشود. آنها كه براي گرفتن ماهيانه پانصددلار به سوريه ميروند يا كشته ميشوند و خانواده هايشان بي سرپرست و درخيابانهاي ايران ميمانند يا پس از جراحت بايستي دارو و درمان خودشان را شخصا تهيه بكنند. اين وضعيت به يك بحران در بين افاغنه ايران تبديل شده است و نارضايتي وتنفر عمومي بين افاغنه اي كه به سوريه اعزام شده اند همچنين درخانواده آنها ايجاد كرده است. سپاه پاسداران و بنيادشهيد رژيم و ساير ارگانها نيز هيچ حمايتي از آنها بعمل نمي آورند.
فرماندهان قبلي و كشته شده لشگر فاطميون
عده زيادي از فرماندهان كل لشکر و فرماندهان گردانهاي اين لشكر كشته شده اند و اين لشکر يكي از نيروهايي است كه بيشترين تلفات را داشته است.
فرمانده اول اين نيرو در سوريه بنام عليرضا توسلي با اسم مستعار ابوحامد و معاون وي بنام رضا بخشي(در 19 اسفند در 1393 –مارس 2015 در تبه قرين اطراف درعا) كشته اند. عليرضا توسلي در سال 1390 اولين گروه 22 نفره فاطميون را به سوريه برده و موسس اين نيرو محسوب ميشود.

سید ابراهیم در کنار قاسم سلیمانی سرکرده سپاه قدس
فرمانده افغاني بعدي اين لشكر بنام مصطفي صدرزاده با اسم مستعار سيد ابراهيم درروز 29 مهر 1394(23 اكتبر 2015) در جنوب حلب(منطقه القرسيه) كشته شده است. وي قبلا فرمانده گردان عمار اين نيرو بوده است. مطابق گزارشات رسيده فردي بنام ابوعلي جايگزين وي شده است. 

مصطفی صدر زاده در کنار قاسم سلیمانی
يكي ديگر از فرماندهان افغاني و قديمي كشته شده اين نيرو بنام سردار(سرتيب يا سرهنگ) حسين فدايي بوده كه نفرات ارشد فاطميون و موسسين اين نيرو بوده
است. عكس وي ذيلا آورده شده است

سرتیپ پاسدار حسین فدایی از فرماندهان و موسسین لشگر فاطمیون
چندين تن از فرماندهان گردان اين نيرو كشته شده اند كه اسامي گردانهاي فعلي اين نيرو از آنها گرفته شده است. عده اي از فرماندهان گردانهاي اين نيرو زخمي شده اند كه به ايران برگردانده شده و در وضعيت فلاكت باري زندگي ميكنند.
بسياري از نيروهاي فاطميون ظرف عمليات موسوم به محرم در جنوب حلب كشته شده اند. مطابق گزارش يكي از زخميهاي برگشتي به ايران، حدود يك ماه قبل يعني بعد از گذشت دو ماه از اين جنگ، جمع كشته هاي نيروهاي سپاه در اين عمليات 500 نفر بوده است.
گزارشاتي از درون سپاه پاسداران درباره وضعيت نيروهاي افغاني در جنگ سوريه
گزارش اول از فرمانده يكي از گردانهاي فاطميون به يكي از مقامات سپاه
من همه جا را براي گرفتن طول درمان (حقوق مستمري بخاطر مجروحيتش) رفتم آن بالايي ها كارها را انجام نمي دهند. من الان بچه ام مريض است و پول ندارم كه به بيمارستان ببرم و الان هم چند ماه است كه اجاره خانه نداده ام و دارند از خانه بيرونم ميكنند، بخدا من نمي توانم مشكلاتم را به هر كسي بگويم، وقتي كه ابوحامد، يعني عليرضا توسلي فرمانده لشکر، شهيد شد، فاميلم از سوريه زنگ زد و گفت اگر كار ترا در ايران درست نكردند، اصلا به سوريه نيآ چون معلوم است كه اينجا كار هيچ كسي را درست انجام نمي دهند. بخاطر اين است كه من مي ترسم، والإ صد بار ديگر به سوريه رفته بودم.
گزارش دوم
وي در رابطه با وضعيت بد اقتصادي خودش ميگويد خرج خانه ام را ندارم، اصلا الان پولي ندارم حتي 100هزار تومان پول(معادل 30 دلار) ندارم كه اجاره خانه را بدهم و بچه هايم گرسنه هستند. الان دنبال يكنفر ميگردم كه يك صد تومان پول قرض كنم كه از گرسنگي نميريم.
حقوق يك فرمانده افغاني،پاكستاني و عراقي كه به سوريه ماموريت ميرود ماهيانه 5/3 ميليون تومان است كه به حساب خانواده شان واريز ميشود و به خود فرد در سوريه ماهي 100 دلار داده ميشود.وقتي ماموريت آنهاتمام شده به ايران برميگردند ديگر به آنها پولي داده نميشود. مطابق گزارشات ديگر رسيده، به افغانيهاي اعزامي كه فرمانده بالا نبوده اند، مبلغ 2 ميليون تومان(كمتر از 600 دلار ) داده ميشود.
گزارش سوم شكايت يكي از فرماندهان گردانهاي فاطميون:
همه فاميل هاي ما در اين راه شهيد وجسدهايشان هم پيدا نشده است عليرغم اينكه مجروح هستم بغير از بي احترامي و توهين چيزي از مسئولين در ايران نديديم، اثاثيه من در اين سرماي زمستان در كوچه است، با زن و بچه در كوچه هستيم و نميدونم درد تركش را بكشم يا درد فحش مسئولين را بكشيم يا درد زن و بچه را بكشيم. خيلي از افغانيها مثل من هستند كه وسايل خانه شان در كوچه است الان وضعيت جانبازان لشگر فاطميون خيلي اسفناك است با مسئولين و با سردار هاي سپاه و نمايندگي هاي رهبري با سازمانها صحبت كرديم كه اين وضعيت براي شيعيان خوب نيست، براي جبهه اسلام خوب نيست حداقل حق و حقوق اين جانبازان داده بشود. الان اين وضعيت باعث شرم نظام است. خدا شاهد است كه پول دارو ندارم بدهم و شب بايد نان خشك بخوريم و با قرض زندگي كنم.10-8-7 تير در بدن من هست و موج گرفتگي هم دارم ولي سپاه وبنياد شهيد به همديگر پاس ميدهند نمي دانم بايد كجا به وضعيت ما رسيدگي بشود. من سه تا گردان داشتم جلوي دو لشگر جبهه نصرت و داعش ايستاديم، حتي سپاه و نيروهاي ديگر و ارتش سوريه و اينها، همانجا به ما خيانت و نامردي ميكردند و پشت ما را خالي ميكردند،در كوهستان(سوريه) هم همينطور، ما در آنجا با آن وضعيت و با آن شرايط كه درخط نه، آب داشتيم، نه نان داشتيم، ما توانستيم آنجا را تصرف كنيم. لشگر فاطميون زير مجموعه سپاه قدس هست. رده بالاي آنها قاسم سليماني بود و خود حاج محمود رئيس بنياد ايثارگران و مسئول تشكيلات فاطميون بود. يعني بعد از قاسم سليماني بود سردار علوي ، سردار امام قلي هم از فرماندهان نيروي قدس بودند. نيروهاي فاطميون همه خط شكن هستند و مناطق حساس الان همه دست نيروهاي فاطميون است. اگر فاطميون نبود، ارتش سوريه عددي نبود، ارتش سوريه يا خيانت كار يا مفتخور بودند حزب الله لبنان عملكردش با عملكرد نيروهاي فاطميون خيلي متفاوت بود، مثلا حزب الله يك نقطه را دوماه نتوانست نگهدار دارد، در صورتي كه در 48 ساعت نيروهاي فاطميون آنجا را گرفتند.
گزارشي چهارم از تهران
درحال حاضر خيلي از رزمندگان لشگر فاطميون نسبت به عدم رسيدگي به آنها اعتراض دارند و ميگويند به مجروحين اين لشگر رسيدگي نمي شوند. مجروحين لشگر از سوريه به بيمارستان بقيه الله برده ميشوند و پس از انجام عمل و رسيدگي آنها را مرخص ميكنند.نفراتي كه هيچ جايي براي سكونت و رسيدگي ندارند به پادگان دپو به اسم” پادگان خيرالله حافظين “ واقع در سه راه شهريار برده مي شوند و در آنجا به آنها جا مي دهند، كه فاقد مينمم امكانات است.
گزارش پنجم از نيروي قدس سپاه
خيلي از خانواده هاي لشگر فاطميون مشكل شديد مالي دارند مسئولين درجريان وضعيت اين نيروها هستند ولي كاري انجام نميدهند. عدم رسيدگي به خانواده هاي نيروهاي لشگر فاطميون باعث نارضايتي در بين خانواده ها افغاني شده است
روي نيروهاي عراقي و نيروهاي فاطميون كارعقيدتي جدي صورت نگرفته است اصلا نمي دانند كه براي چه بايد به سوريه بروند و دفاع كنند ، مثلا يك فرمانده را من سراغ دارم كه موقع محاصره خط را ول كرده و عقب نشيني كرده است، خيلي از اين موارد پيش آمده بود و يكي از دلائل شكستهاي ما در سوريه به همين خاطر است.يك فرمانده نيروهاي عراقي بود كه اهل نماز نبود، و بلد نبود كه نماز بخواند، حالا اين عراقي و شيعه بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر