۱۳۹۵ تیر ۱۵, سه‌شنبه

فراخوان خانم رجوی : تضمین امنیت لیبرتی توسط آمریکا و ملل‌متحد تا انتقال همه به خارج از عراق

خانم مریم رجوی شورای امنیت و اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به محکومیت قاطع حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی فراخواند.

به دنبال موشک باران امشب لیبرتی توسط شبه‌نظامیان وابسته به نیروی تروریستی قدس، مریم رجوی ، با درود به پایداری پرشکوه و قهرمانانه مجاهدان لیبرتی و آرزوی بهبودی کامل برای مجروحان این حمله جنایتکارانه گفت:
موشک‌باران لیبرتی آنهم پس از یک محاصره ظالمانه پزشکی، دارویی و غذایی که 8روز است ادامه دارد، نشان‌دهنده وحشت فاشیسم دینی حاکم بر ایران از مجاهدین و مقاومت ایران است که آن را تنها تهدید موجودیت خود می‌داند.
به همین دلیل رژیم آخوندها با هر راه‌حلی برای لیبرتی که متضمن امنیت ساکنان باشد مخالف است و در آن کارشکنی می‌کند و تنها گزینه مطلوب رژیم یا وادار کردن ساکنان لیبرتی به تسلیم و دست کشیدن از مبارزه یا نابودی فیزیکی آنان است.
خانم مریم رجوی شورای امنیت و اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به محکومیت قاطع حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی فراخواند و گفت: حال که هیچ تردیدی در مورد نیات رژیم آخوندی برای به راه‌انداختن قتل‌عامهای بیشتر در لیبرتی نمانده است، اقدام فوری دولت آمریکا و ملل‌متحد برای تضمین و تأمین امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی تا زمانی که همه آنها عراق را ترک کنند ضرورت مضاعف پیدا می‌کند. وی تأکید کرد: این منطبق بر تعهدات مکرر و مکتوبی است که آمریکا و ملل‌متحد در مورد امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی داده‌اند.
در جریان این حمله موشکی بیش از 50 فروند موشک به سمت لیبرتی شلیک شد که شماری از آنها در خارج از کمپ فرود آمد. این حمله به ویرانی و آتش‌سوزی گسترده در کمپ انجامید و حفره‌هایی به قطر 2 متر و عمق ۱.۵ متر در سطح کمپ ایجاد کرد. تا ساعت 12 شب دوشنبه 4 ژوییه، 40 مجروح و مصدوم در اثر این حمله جنایتکارانه گزارش شده است.

۱۳۹۵ تیر ۱۴, دوشنبه

حمله به لیبرتی - خوشبختانه کسی به‌شهادت نرسید،

اطلاعیه شماره 3 دبیرخانه شورای ملی مقاومت
در جریان حمله موشکی امشب (دوشنبه ۱۴تیر) به لیبرتی شماری از ساکنان مجروح شدند، اما خوشبختانه کسی به‌شهادت نرسید.
در این حمله جنایتکارانه که توسط شبه‌نظامیان وابسته به نیروی ترویستی قدس در عراق صورت گرفت بیش از ۵۰ فروند موشک به سمت لیبرتی شلیک شد که شماری از آنها در خارج از کمپ فرود آمد.
حمله موشکی در حالی اتفاق افتاد که در ۸ روز گذشته نیروهای عراقی در یک اقدام ضدانسانی از ورود سوخت، غذا و دارو به کمپ جلوگیری کرده‌اند که هنوز ادامه دارد.

حدود ۵۰ موشک به سمت لیبرتی شلیک و بخشهایی از کمپ به آتش کشیده شد 
در موشک باران امشب لیبرتی، حدود 50 فروند موشک به سمت کمپ شلیک شد. در اثر این تهاجم جنایتکارانه قسمتهایی از کمپ به آتش کشیده شد. بر اساس گزارشهای اولیه شماری از موشکها به بیرون کمپ اصابت کرده است.
  
 شوراى ملى مقاومت ایران با صدور اطلاعیه شماره یك خود گفت:
كمپ لیبرتی در ساعت 2035 دقیقه بوقت محلی مورد موشك باران شدید قرار گرفت
خبرهای تكمیلی در ارتباط با این حمله جنایتكارانه متعاقابا اطلاع داده خواهد شد.
 
دقایقی پیش قرارگاه لیبرتی در نزدیکی فرودگاه بغداد هدف حمله سنگین موشکی از طرف مزدوران رژیم آخوندی قرار گرفت.
              زندان مركزي زاهدان بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان زاهدان
حمزه ریگی، مولوی نورالدین کاشانی، مولوی عبدالواحد شهنوازی، مولوی محمد امین دهقانی، مولوی عبدالرحیم کوهی، فاروق بارانی، عبدالخالق ریگی، عابد بمپوری، اسحاق کلکلی، زبیر هود، عابد باران زهی، مصیب باران زهی، شهاب دهواری، وحید هود، محمد دهواری، ابوبکر رستمی، سجاد بلوچ، شیراحمد حسین زهی، میثم چندانی، محمد حسین ریگی، درمحمد 


زندانیان سیاسی زندان مرکزی زاهدان طی بیانیه‌یی از گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس حمایت کرده و خواهان شرکت عموم هموطنان در این گردهمایی شدند تا صدای زندانیان سیاسی ایران باشند.
در این بیانیه آمده است: با عرض سلام و خسته نباشید به همه کسانی که تمام هم و غم خود و حتی آسایش و اوقات زندگی خود را صرف احقاق حقوق از دست رفته مظلومان کرده‌اند از صمیم قلب از شما تقدیر می‌کنیم.
از آنجا که خود شما با خبر هستید در کشور ما ایران متأسفانه در این مدت ۳۷ سال نه تنها زندانیان به حقوق خود دست نیافته‌اند بلکه امروز برای احقاق حقوق خود کاملاً به حاشیه رانده شده‌اند و همه تلاشها و اعمال تحریمها و فشارها، زندانهای کشور ایران هیچ تغییری نکرده‌اند. طبق قوانین سیاسی خود به سرکوب زندانیان ادامه داده و زندانیان را از همه حقوقشان محروم نگه داشته‌اند و کسی که لب به سخت بگشاید همیشه خفه‌اش می‌کنند خصوصاً زندانیان سیاسی.
ما به‌عنوان نمونه چند تا از مشکلات خودمان زندانیان را که ۳۷ سال است زندانیان با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند. برای شما می‌نویسیم تا صدای ما را که به هیچ عنوان به بیرون منعکس نمی‌شود، بشنوید. فریاد ما را به جدیت کامل به سمع جهانیان برسانید.
۱ـ افرادی که دستگیر می‌شوند تا پایان بازپرسی به وکیل دسترسی ندارند و از موضوع پرونده هیچ اطلاعی ندارند. دستگاههای قضایی می‌گویند که به علت امنیتی از مسائل پرونده نباید کسی باخبر شود.
۲ـ هر فردی که دستگیر می‌شود چندین سال در بلاتکلیفی به‌سر می‌برد. کمترین آنها ۱ سال و بیشترین آنها از ۳ سال تا ۱۳ سال در بلاتکلیفی هستند. چنین افرادی در زندان مرکزی زاهدان خیلی به چشم می‌خورند که دچار مشکلات مختلفی شده‌اند.
۳ـ در بازداشتگاه بدترین شکنجه‌ها بر متهم اعمال می‌شود که معمولی‌ترین آنها بستن به تخت و زدن با کابل ضخیم است.
۴ـ زندانهای ایران چنان از متهمین پر هستند که برای خواب کنار دیوار سرویسها تخت گذاشته می‌خوابند. زیرا که کریدورها پر است علتش این است که اکثراً بدون مدرک و دلیل دستگیر شده‌اند تا درجه و مقام مأموران نزد مسئولان، بالا برود.
۵ـ اکثر آنها با اتهامات واهی در بازداشتگاهها تحت شکنجه مجبور به اقرار شده‌اند. اقرار آنها در برگه بازپرسی قید می‌گردد این در زندان مرکزی زاهدان شواهد زنده‌ای دارد.
۶ـ افرادیکه قرار وثیقه برایشان صادر می‌شود،  وثیقه‌ها خیلی بالا که از ۵۰۰ میلیون گرفته تا میلیارد. این هم در زندان مرکزی زاهدان زیاد است.
در استانی که بهترین ویلای آن ۱ میلیارد است و اکثر مردم حاشیه نشین هستند که وثیقه روستاها و حاشیه‌ها اصلاً معتبر نیستند.
۷ـ افرادی که دستگیر می‌شوند اکثراً محکوم می‌شوند بالاخص در استان سیستان و بلوچستان زیرا که مردم از سواد محروم نگه‌ داشته‌اند و هر آنچه را که قاضی به میل خود بنویسد می‌پذیرند و عجیب‌تر این‌که آنچه را که متهم برای دفاع از خود ارائه می‌دهد قاضی طوری این دفاعیات را می‌نویسد که بر ضد متهم تمام می‌شود. به همین علت متهمی که اصلاً جرمی مرتکب نشده به حبس ابد و اعدام محکوم می‌گردد.
۸ـ اعدام در کشوربه جای خود باقی است و هیچ تغییری نکرده است. اعدام دسته جمعی تا حد ۲۰ نفر واز شواهد عینی ثابت شده است که در زندان کرمان، بیرجند، مشهد، اصفهان، زاهدان و دیگر استانها این فجایع رخ داده است.
۹ـ کسانی هستند که از ۱۰ سال گرفته تا ۳۰ سال با سنهای ۵۰ الی ۶۰ سال در زندان به سر می‌برند. و از امتیازات زندان برخوردار نیستند.
۱۰ـ متهم که از بازداشتگاه به زندان انتقال می‌یابد اگر در داخل زندان برای دفاع از خود نامه می‌نویسند و به دادگاه می‌فرستند قاضی به آن نامه هیچ توجهی ندارد و می‌گوید نامه زندانی برای ما هیچ ارزشی ندارد.
۱۱ـ مسئولان زندان خصوصاً در استان بلوچستان و سیستان به زندانیان رسیدگی نمی‌کنند و زندانیان هیچ ارتباطی با مسئولان ندارند تا موضوع پرونده آنها مشخص بشود.
۱۲ـ زندانیان در زندان مرکزی زاهدان از امکانات داخل زندان برخوردار نیستند از قبیل آب سرد کن، یخچال، کولر، پنکه و وسایل گرمایشی و زندانی خود باید بخرد و اگر مسئولان بخرند زندانی خود باید پولش را بدهد. حتی رنگ دفتر رئیس زندان، مدیر داخله، مسجد و کتابخانه و غیره را از زندانیان می‌گیرند. این چنین در زندان مرکزی زاهدان پیش آمده است.
۱۳ـ مسئولان به داخل بندها برای گوش کردن صحبتهای زندانی اصلاً نمی‌روند و زندانیان اصلاً به مسئولان دسترسی ندارند. و اگر کسی از حقوق خود دفاع بکند به‌عنوان مجرم همیشه بند به بند می‌شود تا دوباره جرأت نکند. زندانیان دسترسی به مددکار ندارند و اگر مددکار می‌آید
۱۴ـ بهداری هیچ امکاناتی ندارد نه دکتر چشم دارد نه دکتر اعصاب و روان و نه دندانپزشک و غیره. فقط دکتری است که چند تا مسکن می‌دهد.
این گوشه‌یی از مشکلات زندانیان ایران بودند خصوصاً زندان مرکزی زاهدان که به حاشیه رانده شده است.
لازم به ذکر است که زندانیان سیاسی در زندانها در اسفناک‌ترین وضعیت قرار دارند. حتی بیشتر تحت فشار قرار دارند از سایر زندانیان چون به‌عنوان مجرم اصلی به آنها نگاه می‌کنند. و همه مسئولان از مراقب و مدیر کل به آنها اهانت می‌کنند و در زندان مرکزی زاهدان بند ۳ مال زندانیان سیاسی است که هیچ امکاناتی ندارد.
و مسئولان به‌طور کلی قدغن کرده‌اند اگر کسی مریض می‌شود به علت نوع جرم و امنیتی بودن اصلاً به بیمارستان بیرون زندان اعزام نمی‌شوند.
از هر گونه امتیازی زندانیان سیاسی محروم‌اند. اکثراً به حبسهای سنگین مانند ۱۵ سال بدون ملاقات و حتی اعدام محکوم می‌شوند.
اگر کسی بخواهد از حقوق خود دفاع کند جرمش چندین برابر می‌شود و پرونده او طولانی می‌شود.
این است گوشه‌یی از پایمال شدن حقوق زندانیان سیاسی.
مدرکی که احمد شهید ارائه می‌دهد واقعیت دارند اما از طرف مسئولان ایرانی چنان رد می‌شود که چنین چیزی وجود ندارد.
تقاضای ما زندانیان سیاسی زندان مرکزی زاهدان این است که در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس که برای دفاع از حقوق مردم ایران برگزار می‌شود از همه آنهایی که چه در داخل کشور برای احقاق حقوق مظلومان دفاع می‌کنند یا خارج کشور هستند دفاع می‌کنند در این گردهمایی حتماً و صددرصد شرکت کنند و جلوی این همه فجایع را بگیرند.
۳۷ سال است که مردم ایران حقوقشان پایمال می‌شود و قربانی افراد قدرت طلب و جاه‌طلب می‌شوند و هیچ تغییری به‌وجود نیامده است و چنان با جدیت بر رژیم فشار بیاورند تا به‌طور عملی برای حقوق زندانیان عمل کند و قول کتبی بگیرند.
متأسفانه در همه کنفرانسهایی که قبلاً گرفته شده ایران اصلاً پایبند نبوده و نیست. درخواست ما زندانیان سیاسی این است که یک حرکت همه‌جانبه از داخل و خارج کشور از طرف مدافعان حقوق‌بشر علیه رژیم باید صورت بگیرد و به‌عنوان سخنگوی ما از ما دفاع کنند و به نتیجه نهایی حتماً برسند.
به امید و آرزوی موفقیت و رسیدن به حقوق خود، 
از طرف زندانیان سیاسی زندان مرکزی زاهدان
تیرماه ۱۳۹۵
حمزه ریگی، مولوی نورالدین کاشانی، مولوی عبدالواحد شهنوازی، مولوی محمد امین دهقانی، مولوی عبدالرحیم کوهی، فاروق بارانی، عبدالخالق ریگی، عابد بمپوری، اسحاق کلکلی، زبیر هود، عابد باران زهی، مصیب باران زهی، شهاب دهواری، وحید هود، محمد دهواری، ابوبکر رستمی، سجاد بلوچ، شیراحمد حسین زهی، میثم چندانی، محمد حسین ریگی، درمحمد 

۱۳۹۵ تیر ۱۱, جمعه

رجوی ، نامی مترادف با سرنگونی رژیم

  موج حمایتهای هم میهنانمان و شخصیتهای جهانی از گردهم آیی مقاومت در پاریس، رژیم را به وحشت انداخته است. این وحشت چیز تازه ای نیست و در سرفصلهای مختلف واکنش های هراس آلود بسیاری از خود نشان داده است. اما آنچه که بیش از پیش واکنش های هراس آلود را تشدید میکند ابتکارعمل مقاومت سازمان یافته خلق است که با شجاعت و فداکاری زاید الوصف هموطنان بویژه در شکنجه گاههای رژیم آنرا به یک تعجب و شگفتی باور نکردنی تبدیل میکند.

  حمایت زندانیان سیاسی از این گردهم آیی مانند فراخوان زندانی سیاسی ارژنگ داودی برای شرکت هم میهنان در این گردهم آیی حاکی از شرایطی است که دژخیم به ناتوانی خود اعتراف میکند و جز تکرار فحش و ناسزا های همیشگی و نشخوار لاتائلات همیشگی کاری از دستش برنمیاید.
  وزارت بدنام اطلاعات در سایت اینترلینک فراخوان این زندانی سیاسی را زیر علامت سئوال برده و سپس به تهدید این زندانی سیاسی شجاع میپردازد. بد نیست سوزش و لرزه رژیم را از در این مقاله که با حذف کلمات مستهجن و عباراتی که لایق خودش و ولی فقیه طلسم شکسته است در اینجا ببینید.
"نکته قابل توجه اینکه وی مدعی شده از درون “سلولهای تنگ و تاریک” رژیم این مطلب را نوشته است!!!
اولاً این چه سلول تنگ و تاریکی است که در آن هواداران رجوی آزادانه مطلب می نویسند و فیلم تهیه می کنند و مستقیماً برای تلویزیون و سایت های مقاومت ارسال می کنند؟ خودتان را مسخره کرده اید یا مردم را احمق تصور کرده اید؟"
  در این که وابستگان رژیم احمق هستند شکی نیست ولی شیر زنان و کوهمردانی که تسلیم باند جنایتکار حاکم نشده اند همواره آزاد بوده اند و قلباً و قلماً و قدماً مقاومت را پیشه خود کرده اند ودرسلولها و زیر شکنجه هایی که ظاهراً هیچکس صدای آنها را نمی شنید همچنان رژیم را به زانو درآورده اند. مردم هم ، نه آن مردمی که نام مستعار خود کرده اید با گرد هم آیی هایی که لرزه بر اندام یکایک شما انداخته است صدای آنان را از پس دیوارهای قطور بتونی میشنوند وبا گرد هم آیی ها و فریادهایشان در سراسر دنیا زبان گویای مقاومت آنان بوده اند.
این سایت سوزش و درعین حال شگفتی خود را چنین بیان میکند:" دومین سوال اینجاست که این شخص در سلول تنگ و تاریک چگونه موفق شده که تبلیغات رجوی را در تلویزیون و سایتهای ایشان نگاه کند و از تاریخ دقیق میلادی و شمسی آن هم خبر داشته باشد؟


   تو و امثال تو که ایمان ندارید، همینقدر که در این دنیا میسوزید چند برابر آن باید در قیامت بسوزید، ولی جواب این سئوال را قرآن میگوید اگر تا کنون نشنیده ای بشنو" ان جاهدوا فینا لنهدینکم سبلنا " اگر درراه ما جهاد کنید راههایمان را به شما نشان میدهیم.
سومین سوآل
-اگر نامه جعلی است باز هم باید پاسخ دهد که چرا با جان زندانیان هوادار خودش هم بازی می کند؟ چرا با این کارها می خواهد این زندانی را به جوخه اعدام بسپارد؟
-اگر نامه جعلی نیست باز همان ابهام های اولیه بوجود می آید که آیا در زندانهای جمهوری اسلامی زندانیان از کشورهای اروپایی هم آزادتر هستند که براحتی برای تروریستها نامه نگاری می کنند؟ آیا در کشورهای دمکراتیک غربی اجازه می دهند که یک داعشی یا القاعده ای براحتی برای اربابان تروریست خودش نامه بنویسد و از آنها حمایت کند؟

چطور شد تو که ادعا میکردی به به چه زندان آزادی بنا بر این بهتر نبود از اول میگفتی ببینید در زندانهای ما چقدر آزادی هست. در این صورت مجبور نبودی در یک جمله پشت سرهم ضد و نقیض بگوئی. البته این خاصیت دروغگویان است که حتی حافظه کوتاه مدت هم ندارند.
  در ادامه مقاله هم که چیزی در چنته ندارد شروع به سوز وگداز ونشخوار جعلیات هزار بار گفته بی اساس میکند. به مصداق گفته قرآن صمٌ بکمٌ عمیٌ لال و کر و کورند و انبوه هوا دارانی که در گردهم آئی های گذشته فریاد مرگ بر رژیم ضد بشر را سر میداده اند را نمیشنوند و نمیبینند.همچنین انبوه جمعیتی که در گردهم آئی شرکت میکنند و شخصیتهای والا مقامی که از همه کشورهای جهان در این گردهم آیی شرکت دارند را نه میبینند و نه حتی یکبار شنیده اند که این شخصیتها چه میگویند.


۱۳۹۵ تیر ۹, چهارشنبه

گردهم آئی مخالفان ایرانی، تعیین تکلیف رژیم ایران

سایت اصوات حره ضمن چاپ عکس بزرگی از خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت، مقاله مشروحی در اهمیت گردهم آیی پاریس در صفحه گزارشات مطبوعاتی نوشته است که خلاصه ای از آن در زیر آمده است.
درنهم ژوئیه (نوزدهم نیر ماه) آینده پاریس پایتخت فرانسه شاهد بزرگترین گردهم آیی مقاومت ایران خواهد بود که شامل صدها هزار 
تن از فرزندان ایران زمین میشود که در کشورهای مختلف جهان منتشرهستند.آنان گسترده ترین اپوزیسیون خلقی ایرانی 
علیه رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران میباشند.همچنین در این کنفرانس هیأتهای اروپائی و آمریکائی و عربی از 
کشورهای مختلف جهان نیز شرکت دارند.
سایت اصوات حره در ادامه مینویسد: تجمع امسال در شرایطی است که رژیم ایران خطری برای منطقه خاور 
میانه اعم از دولتها و خلقهای منطقه شده است که حمایت برخی از کشورهای غربی را با چشم پوشی از  
جنایتهایش بعنوان رأس سرنیزه، برای اجرای منافعش جلب نماید. 
 این نکته اهمیت جایگاه اجرای کنفرانس مقاومت ایران را نشان میدهد. و مامیبینیم که چگونه تهران با اجرای 
توطئه هایش تلاش میکند که با همه امکانات و توانش در کلیه کشورهای منطقه با تکیه به حمایت برخی از 
سازمانها و حمایت نظامی از شبه نظامیان مسلح فرقه گرا و اقلیت های قبیله ای خاری در چشم شهروندان باشد.
. .  اصل مقاله را در اینجا بخوانید

۱۳۹۵ تیر ۲, چهارشنبه

ارتش اسد توان انجام عملیات طبقه ورقه را ندارد ومنتفی کرده است

سایت حکومتی خامنه ای نوشت که ارتش اسد توان انجام عملیات طبقه ورقه را ندارد ومنتفی کرده است
خبر فوری - سایت حکومتی خامنه ای نوشت که ارتش اسد توان انجام عملیات طبقه ورقه را ندارد ومنتفی کرده است
نفس اعلام این خبر یک اعتراف آشکار به شکستها و تن دادن به خفت وخاری میباشد.
 آری شکستهای مستمرپاسداران و ارتش اسدومزدورانش سبب شده است که سایت حکومیت خامنه ای هم وا رفتگی کامل این جنیایتکاران را برملا کنددر این 15روز گذشته تعداد زیادی از فرماندهان میدانی اسد وحزب الله وپاسداران بهلاکت رسیدند در اطراف دمشق وحلب پیروزی ها وپیشروی های نیروهای رزمنده سوری چشم گیر بوده است این مجموعه باعث شد که نیروهای ایران حزب الله واسد خسته وورشکسته وناتوان شوند تا جائی که  امروز رژیم اعلام کرده که از عملیات طبقه ورقه کوتاه آمده وآنرا منتفی کرده است ا
سایت تحولات جهان اسلام رژیم نوشت:
عقب نشینی ارتش در محور جنوب طبقه
همانطور که دوستان به درستی اشاره کردند ارتش سوریه تا مفرق زاکیه عقب نشینی کردند.
پیش بینی میشد که چنین اتفاقی بیفته ،،، در طی 10 روز اخیر بارها عقبه ی ارتش در این مسیر طولانی و تقریبا باریک توسط داعش مورد حمله قرار گرفت ، هرچند که هیچ وقت این مسیر قطع نشد ولی در چنین عملیاتهایی با چنین تاکتیکی ، زمان مهم ترین فاکتور هست و اگر در کوتاهترین زمان ، بهترین نتیجه حاصل نشه ؛ موفقیت عملیات در خطر میفته که همینطور هم شد .
هدف اولیه این عملیات رسیدن به طبقه بود که محقق نشد . البته باید صبر کرد و دید آیا ارتش سوریه هنوز میلی برای پیشروی در این محور دارد یا نه .
به نظرم برای حرکت به سمت طبقه مقداری زود بود ..و اما امروز

 شرق حماه:
ارتش سوریه به نقطه ی صفر پیش از شروع عملیات طبقه-رقه بازگشت. پس از حملات سنگین داعش در چند روز اخیر، ارتش سوریه در چند مرحله از مواضع خود عقب نشینی کرد و نهایتا امروز در عقب نشینی 20 کیلومتری از تقاطع زاکیه به سمت تل سیریاتل نزدیک اثریا بازگشت. ارتش در درگیریهای دو روز اخیر تلفاتی متحمل نشد.
با این حساب به احتمال زیاد باید عملیات آزادسازی طبقه و رقه را منتفی دانست.

۱۳۹۵ خرداد ۲۴, دوشنبه

مریم رجوی در اجلاس همبستگی با مردم سوریه

بعد از ظهر شنبه ۲۲خرداد ۱۳۹۵، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی با هیأتی از مسئولان و شخصیت‌های اپوزیسیون سوریه دیدار و گفتگو کرد. 
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
دوستان عزیز،
هیأت محترم اپوزیسیون سوریه،
خواهران و برادران گرامی!
ماه رمضان را به‌ شما تبریک می‌گویم. روزه‌ گرفتن خویشتن‌داری در برابر طبیعی‌ترین غریزه‌های انسانی است و پیامش این است که انسان و اجتماع انسانی قادرند بر همه اجبارها و طغیانها علیه آزادی، عدالت و برابری، غلبه کنند. پیامش این است که انسان می‌تواند به رهایی دست یابد. یعنی کمال معنوی و اجتماعی.
و این همان نویدی است که قرآن درباره دستیابی به‌تقوا در آیه مربوط به روزه‌داری در سوره بقره داده است.
چنین است که ما در رمضان بشارت آزادی و عدالت و صلح را می‌بینیم. و با الهام از همین پیام، مبارزه و مقاومت خود را پیش می‌بریم.

خواهران و برادران!
در حالی‌که ماه رمضان جریان دارد، جهان اسلام شاهد استمرار یک خونریزی عظیم در سوریه است که از چند قرن پیش تا کنون کم‌سابقه بوده است.
مگر رمضان ماه عبادت نیست؟ مگر رمضان ماه صلح نیست؟ مگر ماه نزدیک شدن دل‌ها نیست؟ پس چرا آخوندهای حاکم بر ایران و بشار اسد از کشتار دست برنمی‌دارند؟
زیرا کم‌ترین آینده‌یی برای خود نمی‌بینند. هم در ایران به اعدامها ادامه می‌دهند و هم در سوریه ریختن خون مردم را وسیله حفظ منافع حقیر خود کرده‌اند.
در نقطه مقابل آنها، ما، مقاومت ایران، ماه رمضان را ماه همبستگی با مردم مقاوم سوریه اعلام می‌کنیم. و امشب در این اجتماع و در این افطار، سوریه مجروح و خون‌فشان را مد نظر داریم و از قهرمانی و ایستادگی مردمش تجلیل می‌کنیم.
دقایقی پیش در نمایشگاهی در همین‌جا، تصاویری از آثار بمبارانها و قتل‌عام‌ها در سوریه را دیدیم. این تصویرها به‌خصوص در دو سال اخیر بارها جهان را تکان داده است.
تصویر پسربچه مظلومی که جسد پدر شهیدش را رها نمی‌کرد و اشک‌ریزان می‌گفت بابا مرا ترک نکن.
تصویر پسربچه‌یی در درعا که در عزای مرگ خواهر پنج ساله‌اش سعده، اشک می‌ریخت و سرود «بهشت است میهنم» را می‌خواند:
«به پا خیز، قیام کن ای درعا... دختری از حمص یاری می‌طلبد» ...
تصاویر پدران و مادرانی که بالای سر اجساد کودکانشان شیون می‌کنند و تصاویر مربوط به دکتر محمد وسیم معاذ که برای درمان کودکان حلب حاضر به ترک این شهر نشد و در بمباران بیمارستان محل کارش شهید شد.

اما در عین‌حال در کنار این‌ درد و رنج‌ها، تصویرهایی هم از مقاومت و نبرد دیدیم که تمام دنیا را به تحسین وا می‌دارد. از همین‌جا به همه آن رزم‌آوران شجاع و دلیر درود می‌فرستیم.

سلام بر همه جبهه‌های نبرد و پایداری!
سلام بر حلب قهرمان!
سلام بر مارع و خان طومان و حما!
سلام بر حمص و درعا!
سلام بر غوطه دمشق و بر شهر پایدار داریا!
ای قهرمانان، نبرد شما آینده سوریه و تمام منطقه را می‌سازد.
شما افتخار تمام بشریت هستید./

حضار محترم!
آنچه امروز در سوریه می‌گذرد، افشاکننده رویداد عظیمی است که استبداد مذهبی حاکم بر ایران را در سطح منطقه، از کرسی یک رژیم مدعی اسلام به‌زیر کشیده و نشان داده که یک حکومت تجاوزکار است و برای حفظ قدرت متزلزل خود، خاورمیانه را در گرداب خون فرو برده است.
در داخل ایران، دیر زمانی است که دیکتاتوری دینی از نظر فکری و ایدئولوژیکی شکست خورده است. خونهای یک‌صد و بیست هزار مجاهد و مبارزی که در مبارزه علیه این رژیم نثار شد و نقش و تأثیر مجاهدین خلق ایران در شناساندن اسلام واقعی، دجالیت دینی ملاها را افشا کرده است. اما در کشورهای اسلامی و عربی، آخوند‌ها توانسته بودند برخی افراد بی‌اطلاع را بفریبند و برای سال‌های طولانی مقاصد تبهکارانه خود را زیر پرده دین پنهان کنند.

در داخل ایران، پیشرو‌ترین جوانان شیعه را هزار هزار اعدام می‌کردند. اما در خارج ایران، خود را مدافع شیعه جا می‌زدند و با فرقه‌گرایی حول مسأله شیعه و سنی، تروریسم و بنیادگرایی را گسترش می‌دادند و گروه‌های دست‌ساخته خود نظیر حزب‌الشیطان لبنان را به‌جان مردم خاورمیانه می‌انداختند .
در لبنان، گروگان‌گیری اتباع غربی که از بیت ولی‌فقیه هدایت می‌شد، ابزاری برای معامله با دولتهای غرب بود تا به ‌مماشات با فاشیسم دینی کشیده شوند.

در مورد فلسطین، این آخوندها بودند که بیشترین ضربه را به آرمان مردم فلسطین زدند. آن‌ها در تجزیه‌ فلسطین و دشمنی با صلح خاورمیانه نقش تعیین‌کننده داشته‌اند.
در عراق، تحت نام صدور انقلاب و اسلام، آخوندها این کشور را شرحه شرحه کرده و به انهدام و پریشانی کشاندند.

شواهد و گزارشها نشان می‌دهد که گروه داعش محصول سرکوب مردم عراق و سرکوب مردم سوریه توسط رژیم آخوندها با کمک بشار اسد و نوری مالکی است. البته تروریسم داعش به عراق و سوریه محدود نشده و به فرانسه و بلژیک و دانمارک هم سرایت کرد.

اگر آخوندهای حاکم بر ایران، در عراق و سوریه دخالت و جنایت نمی‌کردند، این پدیده زشت در خاورمیانه گسترش پیدا نمی‌کرد و حملات تروریستی در فرانسه و سایر کشورها هم شکل نمی‌گرفت. به‌همین دلیل ما همواره گفته‌ایم که تا وقتی با رژیم ایران مقابله نشود، بحران تروریسم در اروپا، ریشه‌کن نخواهد شد. زیرا ولایت فقیه و داعش دو روی یک سکه هستند.

به یمن مقاومتها و فداکاریها، امروز، شرایطی فراهم شده که همه شعبده‌بازیهای آخوندها نقش برآب شده است. زیرا اثبات شد که آن‌همه هیاهو که آخوندها به‌قول خودشان علیه استکبار و صهیونیسم داشتند، در واقع پوشش فریبکارانه‌یی برای دشمنی با ملت‌های منطقه بوده و هست. کما‌ این‌که تا امروز ۸ سال را در جنگ با عراق بوده‌اند، ۵ سال در جنگ با ملت سوریه و ۳۸ سال است که در جنگ با ملت ایران هستند.

اسلام دروغین آن‌ها، کشتار و ویران کردن سوریه و آواره‌ کردن بیش از نیمی از ملت سوریه است. آخوندها به این توجیه پناه برده‌اند که در آنجا مشغول دفاع از حرم حضرت زینب‌اند. می‌خواهند به فاجعه‌آفرینی خود باز هم رنگ اسلامی و شیعی بزنند.
اما این رژیم، یکصد و بیست هزار اعدام سیاسی از مردم ایران، در پرونده خود دارد که اکثریت بزرگ آنها مسلمانان شیعه هستند. البته همزمان جوانان اهل سنت ایرانی را هم، صرفاً به‌خاطر مذهب‌شان پی‌ در پی اعدام می‌کند.
از یاد نبرده‌ایم که همین رژیم، مراقد امامان شیعه را در سامرای عراق منفجر کرد و از یاد نبرده‌ایم که همین رژیم، با انفجار بمب در حرم امام هشتم در مشهد، شمار زیادی از مردم را قربانی کرد تا مجاهدین خلق را عامل آن معرفی کند.
بنابراین، اسلام، چه شیعه و چه سنی، هیچ دشمنی پلید‌تر از آخوندهای حاکم نداشته و ندارد. امروز، نه شیعه، نه سنی، نه مسلمان و نه مسیحی، نه عرب، نه فارس، نه ترک و نه افغانی دشمنی بدتر از رژیم آخوندها ندارند.
به‌قول برادرمان، آقای نخست‌وزیر غزالی، این رژیم به‌اصطلاح اسلامی ایران است که بیشترین تعداد مسلمانان را در دوران معاصر کشته است. چه از مسلمانان اهل سنت و چه از شیعیان.
بله، رژیم ولایت فقیه دشمن اصلی ملتها و کشورهای منطقه است.

دوستان عزیز سوری!
شخصیتهای محترم!
مردم سوریه البته بهای سنگینی پرداخته‌اند؛ اما همین خون‌ها و رنج‌ها، تجربه‌های بزرگی برای ملت‌های منطقه و تمام جهان دارد. یک دستاورد بزرگ انقلاب سوریه این است که مردم و پیشتازانش یک تنه و با اتکا به نیروی خودشان انقلاب را ادامه داده و پیش می‌برند. در این سالها، قدرتهای بزرگ نه تنها با شما نبودند، بلکه یا رو در روی شما و متحد دژخیم دمشق بودند یا بی‌تفاوت. آنچه هم که از حمایتها و کمکهای منطقه‌یی نصیب شما شده، بدون این ایستادگی هرگز متصور نبود.
این ایستادگی، به شما قدرت می‌دهد که در مقابل فشارهای بین‌المللی از خواستهای ملت سوریه کوتاه نیایید. این دیگر قدرتهای بزرگ نیستند که نقشه مسیر را ترسیم می‌کنند، این شما هستید که ابتکارعمل را در دست دارید.

در این مورد رهبر مقاومت، مسعود رجوی گفته است: «قرار نبوده و نیست که کسی از بیرون ما و یاران ما و خلق ما، برای ما آزادی یا حقوق‌بشر بیاورد. فرزندان ایران و عراق و سوریه باید آزادی و حقوق‌بشر را، با رنج و خون و پرداخت بها، بنویسند و به مدعیان هم بیاموزند. این جاست که قطب‌بندی و تعمیق و جدایی صفوف انقلاب و ارتجاع از یکدیگر تکمیل می‌شود و این لازمه تکامل مبارزه رهایی‌بخش خلقهاست» .

دستاورد دیگر انقلاب سوریه این است که مهلکه بزرگی برای رژیم آخوندها ساخته است. آخوندها در باتلاق جنگ سوریه گرفتار شده‌اند. و در هر تحولی بازنده معادله سوریه خواهند بود. تجربه مهم شما این است که الویت در عرصه سیاسی و بین‌المللی، به نشان‌دادن نقش رژیم ایران و ضرورت مقابله با آن است. زیرا دینامیسم اصلی برای بقای اسد، رژیم ایران است که با اعمال نفوذ یا فریبکاری تلاش می‌کند طرف‌های دیگر را به جنگ علیه اپوزیسیون بکشاند.

قدرتهای غربی به‌خصوص آمریکا، به‌دلیل سیاست مماشات‌ تلاش می‌کنند حضور رژیم را نادیده بگیرند. سازمان ملل‌متحد نیز متأسفانه با این سیاست همراهی می‌کند. از این نظر مخالفت قاطع اپوزیسیون سوریه با شرکت دادن رژیم آخوندی در مذاکرات بین‌المللی مربوط به ‌سوریه‌ موضعی بسیار مسئولانه و تحسین‌برانگیز است.
تجربه انقلاب سوریه نشان داده هر چند قدرت نظامی بشار و متحدانش بسیار مخرب و جنایتکارانه است اما آنچه مخرب‌تر است تلاشهای آنها برای تفرقه انداختن و ایجاد جنگ داخلی و به هدر دادن تواناییها و ظرفیتهای مردم و انقلاب سوریه است. خوشبختانه انقلاب سوریه، قدم به قدم این بلوغ و رشد را پیدا کرده که بتواند این تفرقه افکنی‌ها را خنثی کند.
اما بگذارید تأکید کنم که به پشتوانه بهای خونینی که شما و مردمتان تا کنون پرداخته‌اید، حالا همه امکانات ضروری برای پیروزی را در اختیار دارید و در تحقق این پیروزی تردیدی نیست.

دوستان عزیز!
آنچه این دستاوردها را ممکن کرده مقاومت شماست. مقاومت کردن به‌مثابه یک ارزش والا، مقاومت کردن برای شرف و اعتبار یک ملت و مقاومت کردن برای آزادی، به‌مثابه گوهر حیات یک ملت. این همان ارزشی است که مقاومت مردم ایران و مقاومت مردم سوریه را به‌هم پیوند داده است.
مجاهدین خلق ایران با ۵۱سال مبارزه علیه دو دیکتاتوری، با بیش از ۱۲۰هزار شهید و صدها هزار شکنجه‌شده، هم‌چنان پایدار و مقاوم به پیش می‌روند. شورای ملی مقاومت ائتلاف دموکراتیک گروهها و شخصیت‌های مخالف رژیم توانسته است نقش سیاسی مهمی در پایداری علیه رژیم حاکم ایفا کند. در سال‌های اخیر خواهران و برادران شما در اشرف و لیبرتی، در دل یک محاصره وحشیانه، در برابر دو رژیم یعنی آخوندها و مالکی در عراق ایستادند. آن‌ها با هاموی و زرهی از روی پیکرهای مجاهدین عبور کردند و به‌ موشک‌بارانهای سنگین دست زدند در آخرین موشک‌باران در آبان گذشته در لیبرتی، ۲۴ مجاهد خلق به‌شهادت رسیدند.

بله با همین پایداریهایست که ما بیش از هر کس قدر و قیمت مقاومت سوریه را می‌شناسیم و برای آن احترام عمیق قائلیم و خود را همواره در کنار شما و مردم مقاوم سوریه می‌دانیم. بله، نبرد شما نبرد ما و پیروزی شما، پیروزی ماست.

خواهران و برادران گرامی!
بر اساس آنچه گفتم باید از جانب مردم و مقاومت ایران بر چند نکته تأکید کنم:
۱ـ مردم ایران از دخالت و تروریسم رژیم ولایت فقیه در عراق، یمن، لبنان و سوریه بیزارند و خود را در کنار خواهران و برادران رنج‌دیده سوری می‌دانند.
۲ـ رژیم آخوندی به‌عنوان بزرگترین عامل جنگ و تفرقه در جهان اسلام، باید از کنفرانس کشورهای اسلامی اخراج شود. این رژیم مردم ایران را نمایندگی نمی‌کند و کرسی ایران در این سازمان از آن مقاومت مردم ایران است.
۳ـ مهم‌ترین عنصر یک راه‌حل صحیح و مؤثر برای بحران منطقه، خلع ید از رژیم آخوندها از تمام این کشورهاست.
تا زمانی که پاسداران در سوریه هستند این کشور به صلح و آسایش نمی‌رسد. تا زمانی که این رژیم از مذاکرات بین‌المللی مربوط به سوریه اخراج نشود این مذاکرات به‌نتیجه نخواهد رسید. و تا زمانی که این رژیم از سوریه و عراق اخراج نشود مقابله با گروه داعش، به نتیجه قاطع نخواهد رسید.
۴ ـ به‌خاطر دست داشتن مستقیم در کشتار صدها هزار نفر از مردم سوریه و ویران کردن این کشور، خامنه‌ای و بشار اسد باید در دادگاههای بین‌المللی محاکمه شوند. اعدام و شکنجه صدها هزار نفر از مردم ایران و انواع تبهکاریهای دیگر بخشی از پرونده خامنه‌ای است که باید پاسخگوی آن باشد.

سخنانم را با گرم‌ترین درودها به ملت سوریه و تقدیر از پایداری پرافتخار آن‌ها به‌پایان می‌برم. در ماه رمضان بی‌شک دعای بسیاری از مسلمانان جهان برای مردم رنج‌دیده سوریه است.
به امید پیروزی و آزادی برای مردم سوریه، مردم ایران و مردم منطقه.
متشکرم.

۱۳۹۵ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

17 خرداد 1365 عزيمت رهبري مقاومت ازفرانسه به عراق


قسمتي از پيام مسعود رجوي پيش از پرواز

«من فردا از اينجا از فرانسه خواهم رفت . البته اين سفري است خطير فوق العاده خطير وسرنوشت ساز پراز خطر خطرهاي مختلف . 
اگر بپرسيد براي چه ميروي . دريك كلام ميگويم كه ، كه برفروزم آتش ها بركوهستانها . و اگر بپرسيد كه فكرش را كردي كه آنجا چه برسرت خواهد آمد خواهم گفت كه ما چه مجاهدين وچه شورا تاجايي كه ميفهميدم وميتوانستيم ، ميتوانستيم بفهميم فكر ش را كرديم . ولي ولي مگر ميشه هميشه فكر همه چيز را كرد . مگر شرايط ما وانقلابون شرايط عادي است. تاآنجاييكه من به ياد دارم درنقاط عطف درسر بزنگاهها خطير وتاريخي هميشه اينطور بود شب سي خرداد اينطور بود شب پرواز به پاريس همينطور بود وخيلي شبها وروزهاي ديگر . ماكشاكشيم با مهيب ترين نيروي ارتجاعي افسارگسيخته تاريخ ايران . باخميني اين ازنظر داخلي . از نظر بين المللي هم وقتي كه ما شروع كرديم درشرق وغرب عالم هيچكس باما نبود وهيچكس انقلا ب وقيام جديدي را برمردم ايران روا نمي ديد . هيچكس خواستار دگرگوني بنيادي درميهن به خون تپيده مانبود واين خواست خلق واراده شهدا واسرا ورزمندگان مجاهد خلق بودكه سرانجام برشوريد . بله هيچكس نبود وچه بسا كه حالا هم نباشد پس از ما چي برميايد . اين كه كار فردا را به پس فردا محول نكنيم . اينكه ديگر نبايد اعدام وتيرباران ودرد ورنج اسيران را بيشتر از اين . تاكجا . وتاچقدر ميشود هرروز شاهد خونريزي هاي جديدي از جانب دژخيم بود . وشما شاهد هستيد كه اين كتاب هرروز وهرهفته وهرماه وهرسال قطور تر ميشود . بله هركجا شمع بلا افروختند صدهزاران جان عاشق سوختند عاشقاني كه از درون خانه اند شمع روي يار را پروانه اند . شمع روي ايران وايراني وشمع پرفروغ رهايي واستقلال ملي وحاكميت مردمي را . 
از اول هم به پاريس نيامده بوديم براي وقت گذراني وبراي بازيهاي سياسي ونه براي استراحت ونه براي جان بدر بردن . 
اگر اينطور بود اين روز ها دشمن ضد بشري اينقدر باعناد وپيگيري دنبال مسئله استرداد واخراج من نبود . 
از طرف ديگر من هم به عنوان نخستين مسئول مقاومت پرخون يك خلق درزنجير نمي توانم ونبايد دراينجا چنانكه مطلوب دشمن است وبرايش اعمال فشارميكنه سكوت ويابي طرفي پيشه بكنم
نه اين شايسته مانيست .اگر چه به آنهايي كه بايد بگويم گفتم كه شخصا حتي از استرداد به خميني هم ترسي ندارم . چرا كه خونم از خون ساير خواهران وبرادران مجاهدم رنگين تر نيست . شخصافكر ميكنم درروزگاري كه شهادت اينقدر فراوان است خيلي بيشتر از قسمتم زنده ماندم خيلي . درسال 1350 يعني 15 سال پيش دردادگاه ها دربيداگاههاي نظامي شاه به اعدام محكوم شده بودم وبعد هم خيلي مقاطع ومراحل ووقايع ديگر . پس يك قلم تاآنجاييكه به خودم مربوط ميشه دست كم 15سال اضافه كشيدم . بنابراين تاآخرين لحظه تاآخرين نفس با چنگ وناخن ودندان هم كه شده بناي ستم پيركفتار جماران را تا آخرين خشتش از جاخواهيم كند بي محابا وگفته بودم كه اگر لازم بشه كوچه به كوچه وشهر به شهر وديار ديار مثل همه رزمنده هاي مجاهد خلق مثل همه ايرانيهاي آواره وتبعيدي به دنيال مقصد بزرگ مردم ايران طي طريق خواهم كرد راستي تاوقتي كه خميني ورژيمش هست راحت وزندگي برچه كسي حلال است . يك لحظه زندانيها را به ياد بياوريد . شكنجه شده ها را ، زنها ي باردار تيرباران شده مادرهاي اسيررا وخلق قهرمان درزنجير را پس اين خاك چه زيباست ولي خاك وطن نيست…»

۱۳۹۵ خرداد ۱۵, شنبه

محاکمه جاسوسان رژیم میثم پناهی و سعید رحمانی در آلمان

روز چهارشنبه 01.06..2016 محاکمه دو جاسوس وزارت اطلاعات که علیه مجاهدین خلق و هواداران آنان به جاسوسی مشغول بودند و در آبان ماه گذشته توسط پلیس آلمان دستگیر شده بودند، آغاز شد.

نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آلمان طی اطلاعیه ای به تاریخ 13 خرداد 1395 (2 ژوئن 2016) اظهار داشت :
ضمن استقبال از محاکمه اعضای شبکه وزارت اطلاعات رژیم ایران که علیه شورا و سازمان مجاهدین خلق ایران جاسوسی می‌کرده‌اند، تأکید کرد آنچه تا کنون فاش شده نوک کوه یخ کارزار وزارت اطلاعات برای سازمان دادن یک شبکه گسترده جاسوسی در اروپا و به‌طور خاص در آلمان است. این اقدامها وحشت رژیم ایران را از فعالیتهای مشروع و قانونی شورای ملی مقاومت به‌عنوان آلترناتیو دموکراتیک این رژیم را به نمایش می‌گذارد.
نمایندگی شورا از دولت آلمان و ارگانهای ذیربط خواست تمامی جزییات شبکه جاسوسی و فعالیتهای غیرقانونی رژیم ایران علیه مقاومت و پناهندگان ایرانی در آلمان را فاش نموده و محاکمه و مجازات آنها را تسهیل کند.
شبکه جاسوسان رژیم ایران تحت کنترل وزارت اطلاعات در تهران است. موضوعی که توسط اداره حراست و دادستانی آلمان نیز مورد تأیید قرار گرفته است. لذا محمود علوی، وزیر اطلاعات روحانی، که این شبکه جاسوسی به دستور و زیر نظر او کار می‌کند، می‌باید در مقابل عدالت قرار گیرد. در دوران وزارت او این اقدامهای غیرقانونی تشدید شده است. هر گونه ملاحظه سیاسی یا دیپلوماتیک برای صرفنظر کردن از نقش او به‌عنوان مسئول اصلی این پرونده و عدم احضار او به دادگاه، رژیم ایران را در ساختن شبکه‌های جاسوسی در اروپا تشویق می‌کند. شبکه‌هایی که می‌تواند در خدمت اقدامهای تروریستی احتمالی بعدی این رژیم نیز قرار گیرد.
مقاومت ایران در روز ۶ آبان ۱۳۹۴ اعلام کرد: «پناهی و همدستانش» از اردیبهشت ۱۳۹۱ از کمپ لیبرتی محل اقامت مجاهدین در بغداد اخراج شدند. آنها سپس به هتل مهاجر تحت کنترل وزارت اطلاعات در بغداد رفتند و توسط کیانمهر یک افسر ارشد وزارت اطلاعات با نام مستعار سجاد سازماندهی و نسبت به مأموریتهای محوله توجیه شدند.
سجاد، مسعود دلیلی، را پس از این‌که از کمپ اشرف به هتل مهاجر رفت به خدمت گرفت و بعداً در روز اول سپتامبر ۲۰۱۳ راهنمای نیروهای مهاجم به اشرف شد که طی آن ۵۲ تن از مجاهدین با دستهای بسته به قتل رسیدند.
گزارش سال ۲۰۱۴ اداره حراست ایالت نورد راین وست فالن آلمان می‌نویسد: «ثقل فعالیتهای سرویس اطلاعاتی ایران تحت نظر قرار دادن و مقابله با اپوزیسیون ایران در داخل و خارج کشور است. در این راستا از جمله بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین که به دلایل انسان‌دوستانه در آلمان پذیرفته شده‌اند و سال ۲۰۱۳ از عراق به این ایالت آمدند از سوی وزارت اطلاعات به‌صورت فشرده تحت جاسوسی قرار دارند. تغییرات پرسنلی و ساختاری در مجاهدین و یا شورای ملی مقاومت در کانون جاسوسیهای وزارت اطلاعات در این ایالت قرار دارد. علاوه بر این سرویس مخفی ایران کماکان به استراتژی خود مبنی بر پروپاگاند هدف دار به‌منظور بی‌اعتبار ساختن مجاهدین ادامه می‌دهد» .

۱۳۹۵ خرداد ۱۳, پنجشنبه

افشاي پيام محرمانه خميني خطاب به دولت جان اف كندي در سال 1342


خمینی  ، بعد از چند ماه حبس در زندان قصر و حصر در قیطریه تهران در نیمه آبان ۱۳۴۲ بی سر و صدا به دولت جان اف کندی پیام می‌دهد تا حملات لفظی‌اش سوء تعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت می‌کند
سايت بي بي سي فارسي  (اول ژوئن 2016) طي گزارشي به افشاي پيام محرمانه خميني به دولت جان اف كندي در سال 1342 پرداخته است و در آن ذكر كرده كه اين پيام جزو اسناد طبقه بندي شده سيا بوده است. گزارش كامل به نقل از بي بي سي در زير آمده است:
در یکی از اسناد سازمان سیا حکایت شده که نیم قرن پیش یکی از علمای قم که در شمال تهران در حبس خانگی بوده، به دور از چشمان تیزبین ساواک، با دولت آمریکا تماس می‌گیرد.
آیت‌الله دربند از مراجع بزرگ آن زمان ایران نبود ولی شدیدتر از همه آنها "انقلاب سفید" شاه را می کوبید؛ برنامه اصلاحات اقتصادی - اجتماعی بحث برانگیزی که به زن ایرانی حق رأی داد و زمین‌های بسیاری از فئودال‌ها را بین رعیت‌ها تقسیم کرد.

مخالفان شاه، اصلاحاتش را ترفندی عوام‌فریبانه می‌خواندند. آیت‌الله، اما، فریاد می‌زد که اسلام در خطر است.
او عید نوروز ۱۳۴۱ را عزای ملی اعلام کرد چون "دستگاه جابر در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند."
یک سال بعد هم در خطبه‌ای شدیداللحن که به دستگیری‌اش منجر شد دین و ایمان شاه را زیر سوال برد و عامل اسرائیل خطابش کرد ولی علیه حامی اصلی او، آمریکا، حرفی نزد.
اما روحانی مورد اشاره در سند سری "اسلام در ایران" سازمان سیا که کسی جز آیت‌الله خمینی نبود، بعد از چند ماه حبس در زندان قصر و حصر در قیطریه تهران در نیمه آبان ۱۳۴۲ بی سر و صدا به دولت جان اف کندی پیام می‌دهد تا حملات لفظی‌اش سوء تعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت می‌کند.
خلاصه پیام
حاج میرزا خلیل کَمَره‌ای

۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سلحشوران لیبرتی در خطر توطئه ای دیگر

رژیم زهر خورده ولایت فقیه در صدد ضربه زدن به آزاد زنان و کوهمردان لیبرتی است. در این زمینه فاکتهای متعددی وجود دارد. از جمله همصدایی رسانه های  استعمارگر و مزدوران شناخته شده و اقدامات آشکار و پنهان وزارت اطلاعات رژیم که در حملات جنایتکارانه گذشته نیز سابقه داشته است. این فاکتها گویای یک  توطئه برای ضربه زدن به این قهرمانان است.
رحمان کریمی نویسنده و شاعر مبارز میهنمان مقاله ای در سایت بهار ایران نوشته است که در ادامه مشاهده میکنید. 
چند زندانی سیاسی داریم که تنها گناهشان سر زدن به اشرف برای دیدار با فرزند هست؟ مگر قهرمان شجاع علی صارمی را به همین گناه بردار نکردند؟

نخستین بار نیست که وزارت تروریست پرور و ضد امنیت، عده یی را بنام «خانواده»!؟ به جلو لیبرتی می آورد برای هتاکی و تهدید و بعضا زنجموره بازی. ما هواداران مقاومت ایران از یاد نبرده ایم که چگونه بعد از این نوع مانورها، سلحشوران اشرفی را به موشک و شبیخون گرفته اند. بدین دلیل است که اینبار هم ما بوی خون می شنویم. مسئله، خانواده نیست بلکه توطئه رژیم غرق جنایات و بحران هاست زیر پوش خانواده. وزارت ننگین اطلاعات با همکاری مشتی مزدور خود فروخته بنام «انجمن نجات» که در حقیقت در پی نجات رژیم خونخوار حاکم از دست مجاهدین است، در استان های مختلف ایران خانواده هایی را با تهدید و تطمیع وصل به خود می کند. آنان را آموزش و با خرج خود وزارت راهی عراق می کند. از وسیله نقلیه تا خرج هتل و خورد و خوراک و هر نوع ایاب و ذهابی به عهده وزارت بدنام است. رژیم در عراق هم کمیته سرکوبی دارد که در رأس آن جنایتکار با سابقه یی بنام «فالح فیاض» هست که در حمله های قبل، نشان داده است که کاسه گرم تر از آش است. از آن تیپ مباشرانی که اگر خان بگوید برو کلاه فلانی را بیاور، سر با کلاه به خدمت ارباب می برد؛ بنابراین دلاوران اشرفی در لیبرتی با خانواده روبرو نیستند بلکه دقیقا با دسیسه رژیم مواجه هستند. چگونه این اراذل هوچی برایشان این سئوال مطرح نشده است که رژیمی که محل اسکان اشرفیان را به هشتاد موشک می گیرد و یا شبیخون می زند، چه شده که دلش برای ما و فرزندان ما سوخته است؟ قهرمانان اشرفی در هرجا که هستند، نشان داده اند که تا پای جان با این رژیم دد منش فاشیستی حتا با دست خالی و چنگ و دندان مقابله خواهند کرد و یک میلی هم کوتاه نخواهند آمد.

۱۳۹۵ خرداد ۵, چهارشنبه

تجمع اعتراضی کارگران شرکت حفاری نفت شمال

150تن از کارگران اخراجی شرکت حفاری نفت شمال، روز چهارشنبه پنجم خرداد95 در اعتراض به اخراج خود در مقابل فرمانداری رژیم در بهشهر تجمع کردند و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
کارگران معترض گفتند: «اخراج کارگران با 10سال سابقه در حفاری آبهای عمیق و بکارگیری پرسنل خارجی به جای آنها، با شعار امسال مغایرت دارد» .
یکی از این کارگران گفت: «مسئولان شرکت دیروز به 150 کارگر این شرکت اعلام کردند که از چهارشنبه 5خرداد دیگر نباید سر کار خود حاضر شوند» .
وی افزود: «این کارگران اخراجی عملیات راهبردی و پشتیبانی از سکوی حفاری امیر کبیر در دریای خزر را به عهده داشتند اما بر اساس یک مناقصه، این وظیفه به شرکت دیگری محول شد» .

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

مرگ پاسدار جنایتکار محمد ناظری

خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس روز دوشنبه 22اردیبهشت 95 از مرگ پاسدار جنایتکار محمد ناظری سرکرده یگان تکاوران دریایی سپاه در شب گذشته خبر داد.

 این خبرگزاری حکومتی مدعی شد، علت مرگ وی عارضه قلبی بوده است.
خبرگزاری سپاه نوشت: «پاسدار ناظری شب گذشته در مسیر جزیره فارو دچار عارضه قلبی شده و کشته شد».
این پاسدار جنایتکار یکی از فرماندهان سپاه در منطقه کردستان بود که در قتل و کشتار مردم کردستان شرکت داشت. همچنین وی در زمان جنگ ضدمیهنی یکی از فرماندهان سپاه بود.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۸, شنبه

نگرشي تحقيقي ـ تحليلي به شكستن حباب سرمايه گذاري خارجي


چهارشنبه, 15 ارديبهشت 1395 ساعت 14:04 نوشته شده توسط  اتحادیه جوامع ایرانی در آلمان
اتحادیه جوامع ایرانی در آلمان
وضعيت مالي رژيم و شكستن حباب سرمايه گذاري خارجي در ايران
گزارش تحقيقي حاضر، كه از طرف كميته هاي تحقيقي اتحاديه جوامع ايراني در آلمان تهيه شده است، نگرشي تحليلي به وضعيت مالي رژيم و شكستن حباب سرمايه گذاري خارجي در ايران است. سرمايه گذاري خارجي اصلي ترين وجه دود و دم باند مغلوب رژيم و لابي هاي آن بعلاوه ارباب مماشات در پروسه مذاكرات اتمي، برجام و پسابرجام بوده كه الان بميزان زيادي فروكش كرده است، اين بررسي تصويري واقعي از مختصات اقتصادي رژيم را بخوانندگان ارائه مي كند و مهمترين وجه برجسته اين گزارش، پيام سياسي آن براي آينده رژيم است.
هفته نامه اکونومیست در گزارشی تحت عنوان "سرزمین نه چندان موعود" که در 23 آوریل منتشر شده، وعده های شیرینی که ایران را بزرگترین فرصت سرمایه گذاری در جهان امروز و بهشت موعود برای کمپانی های بین المللی معرفی میکرد را به تمسخر گرفته است. اکونومیست به سفرهای متعدد تجار و هیئت های بازرگانی به ایران اشاره میکند و میگوید که اکثر این رفت و آمدها به هیچ نتیجه واقعی دست نیافته اند. اکونومیست دلیل اصلی این مسئله را ضعف های بنیادین اقتصاد ایران منجمله فساد گسترده، فقدان قوانین روشن، حضور سپاه در بخش های مختلف و فضای ناامن برای فعالیت اقتصادی و سرمایه گذاری میداند و یادآوری میکند که شمشیر آخته تحریم های غیر هسته ای آمریکا علیه ایران که با شدت ادامه دارند، سرمایه گذاران و بانک های اروپائی را از معامله با ایران برحذر میدارد.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

در اینجا قاتل و قاضی جایشان عوض شده است

در رژیم آخوندی جنایتکار جای قاضی و متهم عوض شده است . این قانون در همه جا حاکم است و همه چیز وارونه گشته است. 
این بخش از نوشته ها از زبان عناصری است که در دستگاه های مختلف امنیتی رژیم کار میکردند
در حالیکه آمران قتل های زنجیره ای، هرگز مورد بازخواست قرار نگرفتند، اما افشا کنندگان قتل ها و و کلای خانواده های مقتولان از سوی حاکمیت تحت پیگرد قضایی قرار گرفته و به زندان رفتند. 
ناصر زرافشان، وکیل پرونده قتل های زنجیره ای، در اسفند سال 79  به حبس کشیده شد...او افزود: "مسئله قتل های زنجیره ای بسیار اسرار مگو داشت که ما هم هنوز چیزی نگفته بودیم که به هر حال خواستند ما را ساکت کنند".
حمید کاویانی، دبیر سرویس سیاسی روزنامه های خرداد و همبستگی، روزنامه نگاری که پرونده قتل های زنجیره ای را پی گیری میکرد، مدتی مفقود شد و پس از آزادی در بخش روانی بیمارستان  خمینی بستری شد. او کتاب "در جستجوی محفل جنایتکاران "را درباره قتل های زنجیره ای نوشته بود. کتابی که بعد ها توقیف شد.
برای عماد الدین باقی که در افشای قتل های زنجیره ای دخالت  داشت پرونده سازیهای متعددی صورت گرفت و این روزنامه نگار نیز به بند کشیده شد. 
  باقی در اولین یادداشت خود درباره قتل های زنجیره ای نوشته بود: "هرچند آدم ربایی ها و قتلهای دو هفته اخیر تازگی ندارد و قبلاً نیز موارد متعددی روی داده که اغلب انعکاس نیافته است، اما موارد اخیر این تمایز را دارد که آشکارا برای مقابله با تحقق جامعه مدنی و آزادی های مصرح در قانون و شکست پروژه توسعه سیاسی رخ می‌دهند".
.....

آخوندعبدالله نوری، در جلسه دادگاه، درباره قتل‌های زنجیره‌ای از دست داشتن وزیر اطلاعات وقت یعنی دری نجف‌آبادی در قتل‌ها و صدور فتوای مرتد بودن مقتولان سخن گفت و تلاش دستگاه قضایی برای محدود کردن قتل‌ها به سعید امامی و سایر کارکنان وزارت اطلاعات و عدم پیگیری آمران قتل‌ها و محدود کردن مقتولین به همان چهار نفر و عدم پیگیری قتل‌های سال‌های گذشته را تقبیح کرد.
او در دادگاه ویژه روحانیت گفت: "آنچه روزنامه خرداد در خصوص پرونده قتل‌ها مطرح کرده پاسخگویی وزیر اطلاعات وقت است که هم قدرت داشته و هم ظاهراً فتوا صادر کرده، از نظر ما وزیر اطلاعات وقت باید بخاطر قتل‌ها پاسخگو باشدچون امنیت ملی را به خطر انداخته‌است.... آیا تلاش نشد که پرونده قتل‌ها در حد چند پرسنل عادی اطلاعات باقی بماند؟ آیا طرح اولیه آن نبود که نقش عاملان بر ملا نشود؟ آیا همه کوشش‌های فعلی صرف این نمی‌شود که مسئله از سعید امامی فراتر نرود و مسئله قتل‌ها به همان چهار مقتول محدود بماند؟... وقتی در سال‌های گذشته بسیاری قتل‌های مشکوک مسکوت گذاشته شد... وقتی برخی دانشمندان شیعه و سنی به دلایل نامعلوم از بین رفتند چطور در برابر همه این فجایع کسی اعتراض و پیگیری نکرد؟... اما حال که محفل مطبوعات رسوایی محفل‌نشینان را به صدا درآورده‌اند برخی در صدد پاک کردن صورت مسئله هستند".

۱۳۹۵ فروردین ۲۸, شنبه

توطئه ربودن سرگرد خلبان احمدرضا خسروی در ترکیه

تلویزیون العربیه جزییات جدیدی از تلاش دو تن از عوامل اطلاعاتی رژیم ایران در ترکیه برای ربودن یک سرگرد خلبان به نام احمدرضا خسروی، را منتشر کرد.

سرگرد خلبان احمدرضا خسروی، در این باره گفت: ”’به‌دلیل تفاوت اعتقادی که با نظام داشتم و چون اعتقادی به آن نداشتم و به واسطه شغلم مجبور می‌شدم کارهایی را انجام بدهم که فرماندهان از من میخواستند، از جمله شرکت در مراسم مذهبی که من اعتقادی به انجام این کارها نداشتم و برایم تضادی به وجود آورده بود. و به‌دلیل مشکلاتی که با سیاستهای نظام داشتم، چون سیاست نظام بر مبنای مردم فریبی، ریا و دروغ بود.’ مسأله دیگری که منجر به استعفای من و فرارم از ایران شد این بود که تمام کارهایم و زندگی شخصی‌ام نیز تحت کنترل و مکالماتم تحت شنود بودند. من در زندگی شخصی آزادی نداشتم و حتی به این سبب تلفن همسر من نیز تحت کنترل بود که کنکاش بیش از حد مسئولان آزارم می‌داد.

سرگرد خسروی درباره ربودنش توسط مزدوران رژیم آخوندی گفت:

۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

دستگیری دو تن ازجاسوسان وزارت اطلاعات

دو ایرانی در آلمان به 'جاسوسی علیه مجاهدین خلق متهم شدند'

دو مزدور رژیم آخوندی متهم به جاسوسی برعلیه مجاهدین خلق در آلمان 
بنا بر گزارش‌ها دادستانی آلمان، دو ایرانی را به جاسوسی علیه سازمان مجاهدین خلق، متهم کرده است.
به نقل از سایت رادیو آلمان و به  گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دادستان‌های فدرال آلمان روز جمعه ۸ آوریل (۲۰ فروردین) اعلام کردند که کیفرخواست علیه این دو نفر که به جاسوسی برای سازمان‌های اطلاعاتی ایران متهم شده‌اند روز ۲۲ مارس (سوم فروردین) به دادگاهی در برلین ارائه شده است.
اسم کامل این دو نفر که با نام‌های میثم پ. و سعید ر. معرفی شده‌اند، به دلیل قوانین حفاظت از حریم خصوصی در آلمان اعلام نشده است. 
بنا بر اتهام‌های وارده میثم پ. تا اوایل سال ۲۰۱۳ و سعید ر. تا اواسط تابستان سال ۲۰۱۴ برای سرویس‌های اطلاعاتی ایران کار می‌کرده‌اند.
این دو نفر به جمع‌آوری اطلاعات اعضای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت در آلمان و کشورهای دیگر اتحادیه اروپا متهم شده‌اند.
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به لینکهای زیرمراجعه کنید

بتول سلطانی  معرکه گردان شوهای وزارت اطلاعات
گفتاری از آقای سیمرمان به زبان آلمانی
علی اکبر راستگو مأمور برون مرزی رژیم آخوندی
وبلاگ افشای یاران شیطان

۱۳۹۵ فروردین ۱۸, چهارشنبه

ضربه دیگری بر شبکه جاسوسی رژیم - سرتیپ پاسدار سجاد کیان مهر تحت تعقیب است.

بدنبال وضعیت درحال احتضار رژیم ملاها در ایران، هر روز اخبار جدیدی از ضربه خوردن وافشاء شبکه های جاسوسی این رژیم منتشر میشود.

در اسفند ماه گذشته در اخبار رسانه ها آمده بود که سجاد (کیان مهر) سرتیپ پاسدار نیروی تروریستی قدس و مسول هتل مهاجر درعراق، تحت تعقیب دادگاه آلمان است. از آن پیشتر در آبان ماه سال قبل  در اخبار مربوط به مزدوران رژیم آخوندی داشتیم که یکی از این جاسوسان بنام میثم پناهی توسط پلیس آلمان به جرم جاسوسی برای رژیم آخوندی دستگیر شده است. بدنبال انتشار این خبر کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت افشاء کرد که میثم پناهی مزدور دستگیر شده و همدستانش سه سال و نیم پیش در اردیبهشت 1391 (آوریل 2013) توسط سازمان مجاهدین خلق ایران از کمپ لیبرتی اخراج شدند. آنها سپس به هتل مهاجر تحت کنترل اطلاعات و نیروی تروریستی قدس رژیم آخوندی در بغداد رفتند.

 اطلاعات بیشتری از ارتباطات و فعالیتهای شبکه این مزدوران افشاء شده است.

۱۳۹۵ فروردین ۱۲, پنجشنبه

حسن روحاني اصلاح طلب نيست

روزنامه اتريشي دي پرسه Die Presse
31 مارس 2016

رئيس جمهور فعلي ايران از مدت زمان طولاني يك مقام كليدي رژيم تهران و بدين ترتيب نماينده يك نظام بيرحم مذهبي است
بقلم ناهيد همت آبادي

اين هفته قرار بود حسن روحاني، رئيس جمهور جمهوري اسلامي ايران از اتريش ديدن كند. با دانستن آنچه من از روحاني ميدانم، او  ميخواست تلاش كند يك چهره آرام و «مدره» از تئوكراسي حاكم بر ايران و اينكه او دارد تلاش ميكند كه مسايل را ارتقاء دهد ارائه كند. او ميخواست اتريشيها باور كنند كه او نوع ديگري از رهبري را در ايران نمايندگي ميكند. من اما بعنوان يك هنرمند ايراني – اتريشي (خواننده اپراي دولتي تهران) ميدانم كه روحاني يك تصوير دروغين نقاشي ميكند (ارائه ميدهد).
من 30 سال پيش مي بايست همراه با همسرم كشورم را ترك كنم و اكنون در وطن دوم ام وين ساكن هستم. همسرم – پروفسور بهرام عاليوندي – كه در اين اثني فوت كرده است، يك نقاش برجسته در ايران و اتريش بود كه سبك جديدي  را در نقاشي ايجاد كرد. او به دريافت جوايز و ديپلم هاي افتخاري در اروپا و آمريكا نايل آمد.
هر دوي ما در  قيام ملي 1979 كه ديكتاتوري شاه را سرنگون ساخت، نقش فعالي داشتيم. بسياري ديگر از هنرمندان نيز نقش مهمي ايفا كردند چرا كه همه نياز عاجل به آزادي كه بخش اعظم جامعه ايران از آن محروم بودند را حس ميكرديم. هدف و آرزوی همه ما استقرار دمكراسي بود كه براي همه و بخصوص  هنرمندان  میتوانست گشايشي جديد در تمامي عرصه های آزادی و خلاقیت باشد.
اما با سلطه بنيادگرايان و استقرار تئوكراسي اين بهار نورسیده بسرعت به پاييز و زمستان سرد و سیاه تبديل گرديد و  ابري تيره بر کشور ما چیره شد. 
هنرمندان و روشنفكران هميشه اولين قربانيان ديكتاتوريها هستند. چرا كه آنها ترويج حقيقت را وظيفه خود ميدانند، تنها در فضای آزادی نیز قادر به خلق آثار هنری هستند.  حكومت آخوندي، به هنرمندان و كسانيكه جرأت ابراز نظر کردند،  اعلام جنگ كرد.
اپراي تهران  نیز  جزو اولين موسسات هنري بود كه قرباني فاشيسم مذهبي گرديده وتعطيل شد زيرا درحكومت آخوند ها صدای زن و تك خواني زنان ممنوع بوده و هنوز هم هست.
هنرمنداني كه حاضر به تمكين در قبال بنيادگرايان نشدند با انواع سركوبها، محروميتها و فشارها روبرو و از کار برکنار شدند. بسياري آنچنان دچار فقر و تنگدستي شدند كه براي امرار معاش به دستفروشي روي آوردند. بسياري زنداني شدند. برخي از نويسندگان و شاعران كه از ابراز عقايد خود دست برنداشتند به قتل رسیدند.
تعداد بي شماري از بهترين هنرمندان ايران مجبور به ترك كشور و رفتن به تبعيد شدند. نهايتا در سال 1983 بعد از اينكه تعدادي از شاگردان همسرم كه از فعالين و هواداران سازمان مجاهدين خلق ايران،  (سازمان اصلي اپوزيسيون و نيروي محوري شوراي ملي مقاومت، ائتلاف نيروهاي اپوزيسيون)  بودند اعدام شدند، من و همسرم كه از هواداران اين جنبش بوديم هم با دو فرزندمان مجبور به ترك ايران و سكني گزيدن در اروپا شديم. 

در طي اين ساليان من در آلمان، اتريش و فرانسه در برنامه هاي گوناگون هنري شركت و قطعاتي از آهنگسازان اروپايي و ايراني را اجرا كرده ام. اما هيچگاه بي عدالتي كه در موطنم اتفاق ميافتد و يا سانسوري كه هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران ديگر در ایران  با آن مواجه هستند، را فراموش نكرده‌ام.
من تلاش زياد هنرمندان و ديگر شهروندان در ايران را  براي پس زدن سانسور چه در كارهاي خودشان و چه در بكارگيري رسانه‌هاي پيشرفته و طرفدار دمكراسي از طريق شبكه‌هاي زيرزميني، سرورهاي نيابتي اينترنتي و غيره را از ياد نبرده ام. مردم  ايران بطور دائم ريسك جدي مي پذيرند تا  ميراث فرهنگي يك ايران آزاد را زنده نگاهدارند. برخي مانند اعضاي سياسي مقاومت،  سازمان مجاهدين خلق ايران،  زندگي خود را بخطر انداخته‌اند تا ايراني بسازند كه در آن فرهنگ بتواند از نهانگاه خارج شود و مردم بتوانند مجدداً از آن لذت ببرند.
جهان فريادهاي مردم ايران و بويژه جوانان و زنان براي آزادي را در سال 2009 ديد و شنيد. متاسفانه دولتهاي غربي بجاي همسويي با فرياد آزاد خواهي آنها، تصميم گرفتند كه دنبال يك معامله سياسي با يكي از بدترين ناقضان حقوق بشر در جهان بروند.
 بدنبال  روي كار آمدن روحاني بعنوان رييس جمهور در سال 2013 و بويژه بعد از  توافق اتمي، عده اي تلاش ميكنند آنرا حركتي به سمت رفرم و گشايش جلوه دهند.
 اما تنها نتيجه عملي رياست جمهوري روحاني سركوب فزاينده عليه ناراضيان و زندانيان سياسي از جمله مجاهدين خلق ايران،  شعرا، نويسندگان، خبرنگاران، فيلمسازان، موزيسينها  و فعالين حقوق زنان بوده است. در دوران روحاني بيش از 2200 نفر اعدام شده اند، تقريبا سه برابر پريود مشابه در دوران رياست جمهوري احمدي نژاد. در همين مدت حمايت تمام عيار ايران از ديكتاتور اسد و قتل عام مردم سوريه ادامه يافته است.
و اين نبايد اصلا تعجب بر انگيز باشد چرا كه روحاني همواره از مقامات كليدي اين رژيم و  در مصدر امور امنيت ملي و ارگانهاي سركوبگر بوده است.
لذا هنگامي كه روحاني به وين، يكي از اصلي ترين پايتختهاي فرهنگي اروپا مي آيد، او مي بايست همانگونه كه واقعا هست ديده شود و با او برخورد گردد: نماينده يك تئوكراسي بي رحم، جنگ طلب. هر چيز ديگري يك حقه بازي و گمراه كننده است.
درباره نگارنده مقاله: ناهيد همت آبادي، يك خواننده ايراني اپرا و عضو شوراي ملي مقاومت است. وي مقيم وين مي باشد.